1)ماهواره اي که از فضا دقيق ترين تصاوير را به زمين مخابره مي کند.در اين نوع  عکاسي صنعتي همه چيز طبق فرمول و حساب شده انجام مي شود. اين جا عکاسي صرفا علم است و صنعت است و البته کاربرد خودش را دارد و بسيار مفيد است. يا نوع ديگر آن عکاسي از طريق ميکروسکوپ يا تلسکوپ و غير آن براي مقاصد پژوهشي .

2)جاهاي ديگري هم هست که انسان مستقيما در  عکاسي صنعتي دخل و تصرف دارد اما اين دخل و تصرف او مانند دخل و تصرف يک صنعتگر در کار صنعتي اش است .مثل دخل و تصرفي که يک تراشکار براي تراشيدن قطعه اي به کار مي برد يا کاري که قاليباف پاي دار قالي انجام مي دهد. در اين گونه  عکاسي صنعتي محصولي توليد مي شود که مفيد است و ارزشمند است و چه بسا زيباست اما يک کار صنعتي انجام شده و عکاس به عنوان يک صنعتگر مطرح است . بسياري از عکس هادر شاخه هاي مختلف عکاسي مثل  عکاسي صنعتي تبليغاتي ،عکاسي خبري ،عکاسي طبيعت ونيز ديگر شاخه ها از اين مقوله اند. در اين گونه عکاسي عکاس صنعتگري است که مي تواند دقيق و زيبا عکاسي کند و بسياري از ذوق ها اين گونه عکس ها را مي پسندند و از ديدن آن ها لذت مي برند.

براي اين گونه عکس ها متخصصان هر رشته تا حدود زيادي مي توانند تعاريف يک عکس خوب را بيان کنند.

اما آن جا که عکاسي به عنوان هنر مطرح مي شود تعريف دقيق دادن از عکس خوب اگر ناممکن نباشد کار دشواري است.آن جا که عکاسي صنعتي را همطراز شعر ناب مي شناسيم همان قدر که تعريف دادن از شعر مشکل است  عکاسي صنعتي را هم نمي توان توضيح داد.